به قلم بابک ابراهیم پور

به ماه محرم که نزدیک می شویم، حس غریبی در دل ما راه پیدا می کند. یک حزن شریف. در محرم و مخصوصا ده روز اول همه سعی می کنند که گناهی انجام ندهند و دلی را نرنجانند یا حداقل تلاش می کنند که کمتر گناهی مرتکب شوند. از مومن ترین و با اخلاق ترین ها گرفته تا خلافکار ها. حتی گناهکاران حرفه ای! نیز اعتقادکی به مقدسات خویش دارند. مثلا شخصی که دائم الخمر است ده روز دست از این کار شنیع بر می دارد و برای امامش سینه می زند. این خیلی زیباست! خیلی زیباست که تمام انسان ها حتی برای ده روز فسق و فجور خویش را کنار گذاشته و برای مولایشان اشک می ریزند. این اتحاد شیعه بسیار زیباست.
هر سال محرم که می رسد بوی گلاب تمام کوچه را پر می کند و پرچم های سبز و قرمز یاحسین و یا ابوالفضل بر تمام خیابان نقش می بندد، و تو چه عاشقانه بر سینه ات میزنی و آرام اشک می ریزی، و تو... و تو ملتمسانه از خدایت می خواهی که در بهشت بر دستان پاک ابوالفضل (ع) بوسه زنی که نشان از ایمان و اعتقاد راسخ ات دارد. تو ایمان داری به عشق، به معنویت، به خدای مهربان، به خون خداوند، حسین (ع)... .
آن حسینی که در کربلا، آزادگی و شرافت را همچون مسلمانیت مقدس شمرد و به ما فهماند که مومن بودن فراتر از مسلم بودن است و زمانی که چشم هایش از شدت فوران اشک خیس بود، در راه ایمان و اعتقاد خویش شهید شد.
حسین (ع) در صحرای سوزان کربلا و سوار بر اسب خویش دست به سوی آسمان بلند کرد و گریست، بس که تنها بود. بر لحظه ای می گریست که فریاد میزد: هل من ناصر ینصرنی... و پاسخش تنها سکوت بود. تنها سکوت بود که تن حسین (ع) را به لرزه می انداخت از این همه جهل و ریا. افرادی که از دیانت فقط نمازش را آن هم از روی عادت فرا گرفته و خرد خویش را به دست فراموشی سپرده بودند. حسین (ع) از این انسان های جاهل و بی خرد گریان بود که آخرت خویش را به بهای اندکی به شیطان فروختند.
حسین (ع) با شهادتش به ما فهماند که مسلمان واقعی باید اهل عمل باشد و نه آنکه در روز نبرد حق علیه باطل در خانه ی خویش به گریه و زاری بنشیند! مسلمان واقعی ایمان و عمل خویش را در راه شرافت و انسانیت به کار می برد.
به امید آنکه همه ی مسلمین شور و شعور حسینی، عدالت علی (ع) و رفتار و کرداری متناسب با فطرت و شخصیت خویش داشته باشند.

                                                              

****

گریه کن پسرم، گریه کن. گریه کردن در خلوت خصلت مردان خداست. علی (ع) نیز سر در چاه می کرد و می گریست، بس که تنها بود.
صدای گریه ی شبانه اش را تنها خدا می شنید و چاه...

(سریال مختارنامه)


کتابی درباره زندگی امام حسین (ع) و واقعه کربلا:

نام کتاب: لهوف

نویسنده: سید ابن طاووس

مترجم: محمد لک علی آبادی

انتشارات هنارس